شاید تصور اینکه روستای تقربیا خالی از سکنه مدرسه ای داشته باشد سخت است تنها مدرسه ای که هنوز دیوارهایش استوار است و پنجره هایش نشکسته و از گزند این همه بی توجه ی در امان است دبستان شهید فلاحی
دبستان شهید فلاحی دبستانی با تمام امکانات یه مدرسه کوچک در یک شهر کوچک ولی فرسوده .تنها دبستانی که پنج داش اموز دارد چهار دانش اموز کلاس اولی و یک دانش اموز پیش دبستانی.
این مدرسه تنها به همت یک معلم دلسوز اداره میشود . معلمی دلسوز که پروش دهنده ذهن های خلاق کودکان ساده روستایی است کودکانی که رویای ابادانی روستاییشان را دارند رویای روزی که روستایشان دیگر روستا نباشد رویای به بلندای درختان توت مدرسه یشان و حتی بلندتر...
یک مدرسه نماد نشاط و شادابی اهالی یک شهر است .دانش اموزانی که با رفت و امدشان زندگی را به جریان می اندازند.پنج دانش اموز کوچک روستای خانیک یاداور خاطرات نه چندان دور پیرمردها و پیرزنهایی است که در همین مدرسه رشد فرزندان عزیرتر از جانشان را مشاهده میکردند انهایی که شاید حالا دیگر نباشند...
نظرات شما عزیزان:
|